جدول جو
جدول جو

معنی ظهور یافتن - جستجوی لغت در جدول جو

ظهور یافتن
آشکار و نمایان شدن، ظهور کردن
تصویری از ظهور یافتن
تصویر ظهور یافتن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ظفر یافتن
تصویر ظفر یافتن
پیروز شدن، دست یافتن به مراد، غلبه کردن
فرهنگ فارسی عمید
(خوَشْ / خُشْ وَ گَ تَ)
افلاج. اظفار. بلل. فلج. استیلاء. کامیاب شدن. مظفر شدن. غلبه کردن. دست یافتن:
دلشاد زی و کامروا باش و ظفر یاب
بر کام و هوای دل و بر دشمن غدار.
فرخی.
مال شد در جهان چو منهزمی
تا بر او یافت جود تو ظفری.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
(دَ)
هوا خوردن. فاسد شدن چیزی در مجاورت هوا. (یادداشت مؤلف) ، تصرف کردن هوا در مزاج. (غیاث) :
با دم جان پرور شمشیر عادت کرده ست
از دم عیسی هوا یابددل بیمار من.
صائب
لغت نامه دهخدا
تصویری از حضور یافتن
تصویر حضور یافتن
حاضر شدن آمدن، حال یافتن نشاط و سرور و وجد یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدور یافتن
تصویر صدور یافتن
نوشته شدن و ابلاغ گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
پیروز شدن فتح کردن، دست یافتن بر مسلط شدن بر. پیروز گشتن دست یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
حاضرشدن، آمدن، شرکت کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد